
در سال ۲۰۰۷، اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا (WGA) هالیوود را به حالت تعلیق درآورد. برنامههای تلویزیونی فیلمنامهدار متوقف شدند، برنامههای تولید دچار هرج و مرج شدند و بینندگان با یک خلاء عظیم سرگرمی مواجه شدند. با این حال، در بحبوحه این بحران، یک ژانر نه تنها زنده ماند، بلکه رونق هم گرفت – تلویزیون واقعنما. برنامههایی مانند بازمانده، برادر بزرگ و مسابقه شگفتانگیز شاهد افزایش محبوبیت بودند، زیرا شبکهها برای پر کردن شکاف محتوایی ناشی از سریالهای فیلمنامهدار تلاش میکردند.
حالا که به سال ۲۰۲۴ نزدیک میشویم، اوضاع متفاوت به نظر میرسد. تلویزیون واقعنما که زمانی به عنوان یک نیروی شکستناپذیر در سرگرمی شناخته میشد، به نظر میرسد که با مشکل مواجه است. تعداد بینندگان کاهش یافته، فرمتهای جدید با مشکل مواجه شدهاند و فرنچایزهای قدیمی درخشش خود را از دست دادهاند. چرا ژانری که در طول اعتصاب قبلی رونق داشت، این بار دچار تزلزل شده است؟
یکی از بزرگترین تفاوتهای بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۲۴، نحوهی مصرف محتوا توسط مخاطبان است. در سال ۲۰۰۷، تلویزیون سنتی شبکهای هنوز پادشاه بود و تلویزیون واقعنما (Reality TV) جایگزینی آسان و بدون فیلمنامه برای جذب بینندگان ارائه میداد. اما در سال ۲۰۲۴، چشمانداز سرگرمی به طور اساسی تغییر کرده است. سرویسهای پخش آنلاین، محتوای درخواستی و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بر صحنه تسلط دارند و به بینندگان گزینههای بیپایانی فراتر از آنچه در تلویزیون کابلی یا شبکهای موجود است، ارائه میدهند.
یکی دیگر از عواملی که در افول تلویزیون واقعنما در سال ۲۰۲۴ نقش دارد، فرسودگی شغلی ساده است. این ژانر سالهاست که بیش از حد اشباع شده است و تکرارهای بیشماری از مسابقات استعدادیابی، برنامههای دوستیابی و چالشهای بقا، امواج رادیویی و تلویزیونی را پر کرده است. چیزی که زمانی تازه و هیجانانگیز به نظر میرسید، فرمولی و تکراری شده است. مفاهیم جدید واقعنما برای مطرح شدن در میان هیاهوی برنامههای تلویزیونی به مشکل برمیخورند، در حالی که برنامههای قدیمیتر مانند «مجرد» و «همراهی با کارداشیانها» یا به پایان رسیدهاند یا بینندگانشان رو به کاهش است.
ظهور اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی و شخصیتهای یوتیوب نیز مرزهای سرگرمی «واقعی» را محو کرده است. پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و تیکتاک به کاربران دیدگاهی شخصیتر و بدون فیلتر از زندگی مردم ارائه میدهند – که اغلب اصالت بیشتری نسبت به برنامههای تلویزیونی واقعنمای بهشدت تولیدشده دارد. برای نسلی که با محتوای کوتاه و تولیدشده توسط کاربر بزرگ شدهاند.

ژانر دیگری نیز در حال نفوذ به فضای تلویزیون واقعنما است – سریالهای مستند. با توجه به اینکه جنایات واقعی، مستندهای تحقیقاتی و سریالهای چند قسمتی با کیفیت بالا در مرکز توجه قرار گرفتهاند، بینندگان به سمت داستانهای غیرداستانی عمیقاً جذاب و تحقیقشده هجوم میآورند. این سریالهای مستند اغلب محتوای بیشتری نسبت به تلویزیون واقعنما ارائه میدهند و روایتهای جذابی دارند که اصیلتر و آموزشیتر به نظر میرسند. پلتفرمهای پخش آنلاین سرمایهگذاری زیادی روی این محتوا میکنند و بینندگانی را جذب میکنند که ممکن است قبلاً برای فرار از سرگرمی به تلویزیون واقعنما گوش داده باشند.
از قضا، اعتصاب نویسندگان ۲۰۲۴ که همچنان ادامه دارد، ممکن است این بار بیشتر از آنکه به تلویزیون واقعنما کمک کند، به آن آسیب رسانده باشد. در حالی که زمانی فرصتی برای تسلط محتوای بدون فیلمنامه فراهم میکرد، اعتصاب امروز باعث عدم اطمینان در کل صنعت سرگرمی شده است. اگرچه تلویزیون واقعنما بدون فیلمنامه است، بسیاری از این نمایشها برای شکلدهی داستان، ویرایشهای پس از تولید و توسعه روایت به شدت به تیمهای نویسندگی پشت صحنه متکی هستند. با تأخیر در تولید و منابع کمتر، کیفیت برنامههای واقعنما آسیب دیده است.
علاوه بر این، شبکهها و پلتفرمهای پخش آنلاین به لطف کتابخانههای عظیم خود از محتوای درخواستی و نمایشهای بینالمللی که میتوانند به سرعت دوبله یا زیرنویس شوند، کمتر به محتوای واقعیت سنتی برای پر کردن خلاها وابسته هستند.
تلویزیون واقعنما نمرده است – در حال تکامل است. در حالی که مدل سنتی در حال آسیب دیدن است، ممکن است شاهد دوره جدیدی از نوآوری در این ژانر باشیم. تهیهکنندگان باید خلاقتر شوند، فرمتهای جدید، عناصر تعاملی یا فناوریهایی مانند واقعیت مجازی را برای جذب مخاطبان ارائه دهند. سریالهای کوتاهتر و جذابتر که برای پلتفرمهای پخش آنلاین طراحی شدهاند یا نمایشهای واقعنمای جدید میتوانند به احیای علاقه کمک کنند.
در نهایت، مشکلات تلویزیون واقعنما در سال ۲۰۲۴، نشاندهندهی تغییرات گستردهتر در نحوهی مصرف سرگرمی توسط ماست. ژانری که زمانی در دوران خشکسالی محتوا در سال ۲۰۰۷ رونق داشت، اکنون با رقابت سختی از سوی طیف وسیعی از جایگزینهای جذاب و درخواستی مواجه است. برای بقا، تلویزیون واقعنما باید خود را با این چشمانداز جدید که دیجیتال حرف اول را میزند، وفق دهد.
بینندگان اکنون انتظار محتوای گزینششدهتر و باکیفیتتری نسبت به گذشته دارند. غولهای پخش آنلاین مانند نتفلیکس، آمازون پرایم و دیزنیپلاس سریالهای باکیفیتی با داستانسرایی سینمایی ارائه میدهند که باعث میشود تلویزیون واقعنمای سنتی در مقایسه با آنها بیارزش به نظر برسد. علاوه بر این، پلتفرمهای پخش آنلاین نیز خود به ژانر واقعنما روی آوردهاند، اما با ارائه برنامههای متمرکزتر و خاصتر مانند The Circle یا Love Is Blind. این برنامهها مخاطبان خاصی را هدف قرار میدهند و با فرمت تماشای پشت سر هم رونق میگیرند و باعث میشوند برنامههای واقعنمای قدیمیتر برای حفظ تعامل هفتگی بینندگان با مشکل مواجه شوند.
شاید یکی از بزرگترین تغییراتی که بر برنامههای واقعنما (رئالیتی شو) تأثیر میگذارد، ظهور رسانههای اجتماعی و فرهنگ اینفلوئنسری باشد. پلتفرمهایی مانند تیک تاک، اینستاگرام و یوتیوب، نگاهی اصیلتر و بدون فیلتر به زندگی مردم نسبت به برنامههای واقعنمای سنتی ارائه میدهند. اینفلوئنسرها، با تعاملات در لحظه و محتوای پشت صحنه خود، به ستارههای جدید برنامههای واقعنما تبدیل شدهاند. جریان مداوم محتوا از سوی اینفلوئنسرها، شخصیتر و کمتر تولید شده به نظر میرسد، که با مخاطبان امروزی همخوانی دارد.
جذابیت اولیهی برنامههای واقعنما (Reality TV) از این ناشی میشد که به بینندگان نگاهی اجمالی به پشت پردهی زندگی واقعی ارائه میدادند. اما در سال ۲۰۲۴، رسانههای اجتماعی این مفهوم را دموکراتیزه کردهاند. اکنون، هر کسی که تلفن هوشمند دارد میتواند زندگی خود را به اشتراک بگذارد و این امر حفظ همان سطح از جذابیت را برای برنامههای واقعنما (Reality TV) دشوارتر میکند.
مردم طرحی را که مردم را نادیده میگیرد، نادیده میگیرند. طراحی خوب یعنی کاری کنی که طراحان دیگر احساس حماقت کنند، چون آن ایده مال آنها نبوده است. طراحی تلاشی آگاهانه برای تحمیل یک نظم معنادار است.
اندرو بنت
علاوه بر این، پلتفرمهای پخش زنده نیز به ژانر رئالیتی شو روی آوردهاند، اما با برنامههای متمرکزتر و خاصتری مانند The Circle یا Love Is Blind. این برنامهها مخاطبان خاصی را هدف قرار میدهند و با فرمت تماشای پشت سر هم رونق میگیرند، و باعث میشوند که رئالیتی شوهای قدیمیتر در حفظ تعامل هفتگی بینندگان با مشکل مواجه شوند.
پلتفرمهایی مانند TikTok، Instagram و YouTube نگاهی اصیلتر و بدون فیلتر به زندگی مردم نسبت به رئالیتی شوهای سنتی ارائه میدهند. اینفلوئنسرها، با تعاملات در لحظه و محتوای پشت صحنه خود، به ستارههای جدید رئالیتی شو تبدیل شدهاند. جریان مداوم محتوا از سوی اینفلوئنسرها، شخصیتر و کمتر تولید شده به نظر میرسد، که با مخاطبان امروزی همخوانی دارد.
جذابیت اولیه رئالیتی شو از ارائه نگاهی به پشت پرده زندگی واقعی به بینندگان ناشی میشد. اما در سال ۲۰۲۴، رسانههای اجتماعی این مفهوم را دموکراتیزه کردهاند. اکنون، هر کسی که تلفن هوشمند دارد میتواند زندگی خود را به اشتراک بگذارد و این امر حفظ همان سطح از جذابیت را برای رئالیتی شوها دشوارتر میکند.
از قضا، اعتصاب نویسندگان ۲۰۲۴ که همچنان ادامه دارد، ممکن است این بار بیشتر از آنکه به تلویزیون واقعنما کمک کند، به آن آسیب رسانده باشد. در حالی که زمانی فرصتی برای تسلط محتوای بدون فیلمنامه فراهم میکرد، اعتصاب امروز باعث عدم اطمینان در کل صنعت سرگرمی شده است. اگرچه تلویزیون واقعنما بدون فیلمنامه است، بسیاری از این نمایشها برای شکلدهی داستان، ویرایشهای پس از تولید و توسعه روایت به شدت به تیمهای نویسندگی پشت صحنه متکی هستند. با تأخیر در تولید و منابع کمتر، کیفیت برنامههای واقعنما آسیب دیده است.
برخلاف سال ۲۰۰۷، که تلویزیون واقعنما به یک راهحل رایج برای شبکههای تشنهی محتوا تبدیل شد، مدیران تلویزیون امروزی گزینههای بیشتری دارند. پلتفرمهای پخش آنلاین، کتابخانههای وسیع محتوای از پیش موجود و امکان جذب سریالهای بینالمللی، اتکا به نمایشهای واقعنمای عجولانه تولید شده برای پر کردن شکافهای برنامهسازی را کاهش داده است. اعتصاب ۲۰۲۴ بر اکوسیستم تلویزیون واقعنما به شیوههایی تأثیر گذاشته است که در طول اعتصاب ۲۰۰۷ به آن شدت نبود و این ژانر را در معرض خطر قرار داده است.